سيد ابوالفضلسيد ابوالفضل، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

نازدونه يكي يه دونه

پدر

    پدر ای وجودم از تو          قدرت و توان گرفته ای که از دم نفسهات       هستی من جان گرفته پدر ای که از تو جاری       خون زندگی تو رگهام ای که از نور دو چشمت    نور زندگی به چشمام پدر امروز به پاهام            دیگه نای رفتنی نیست جز دریقی روی لبهام        دیگه حرف گفتنی نیست پدر،پیچ و خم راهم          ن...
25 خرداد 1390

خواب یک فرشته

به نام خدا   لالا لالا گل مریم لالا لالا عزیزمن دیگه وقتش رسیده تو آغوشم بخوابی باید برای فردا جای خورشید بتابی من می خوام حکایت عشقِ تو رو همه بخونن تا که تموم دنیا قدر عشق رو خوب بدونن لالا لالا گل مریم لالا لالا عزیزمن   سید ابوالفضل جان در خواب ناز (چهار ماهگی) ...
21 خرداد 1390

کمک کردن نازدونه به مامانی

                      دریا باش تا بعضی ها از با تو بودن لذت ببرند ،و بعضی ها که لیاقت دیدن تو را ندارند غرق شوند...                             سلام سلام سلام عزیز دلم این روزا چه طلا شدی و همیشه دوست داری به مامان کمک کنی البته این رو بگم که وقتی دوساله بودی کمک می کردی ولی کمکت با خسارت زیادی بود مثلاً می گفتی مامان  ظرف بده من ببرم وقتی میبردی دستت به سینک نمی...
14 خرداد 1390

نصيحتي به سيدابوالفضل عزيز

    نازدونه ي من سال سوم زندگیت رو با چند نصیحت مادرانه شروع میکنم که حرف دل بیشتر مادران مهربان دنیاست .   به آینده فکر کن ولی نگران آینده نباش و غصه آینده رو نخور.و بدون که آینده هر آدمی ماحصل کارهایست که اون آدم تو گذشته و حال انجام داده است .پس امیدوارم همیشه مراقب اخلاق و رفتار و کردار خود باشی . شادی هایت را معطوف به بودن در کنار فرد خاص یا مکان خاصی نکن ...هر جایی که هستی حس خوبی  داشته باش و با هر کسی که  هستی  نکات مثبتش را پیدا کن. و هر کسی را همانطور که هست بپذیر.تو میتوانی خودت را تغییر بدهی و بر روی دیگران تاثیر بگذ...
4 ارديبهشت 1390
1